امروز صبح کلا صدای پسری تبدیل به یه موتور گازی شده بود زورکی دمنوش اویشن وعسل دادم خورد واسپری هم زد بردمش پیش دبستانی بعدم رفتم دنبال کارهای بانکی مامانم چون میخواست ماشین ثبت نام کنه یعنی اینقدر ماشین خریدن براش مهمه که هواسش به این نیست که استرس دادگاه رو دارم فکرنکنم براشم مهم باشه یعنی نه اینکه مهم نباشه ها فعلا عشق ماشینه
تا بیام برم دادگاه تجدید نظر ساعت۱۰شد اونجا که رفتم تازه متوجه شدم دادگاه رو انتقال دادند ساختمان دادگستری کل دوباره برگشتم دادگستری .
ازقاضی نگم بهتره ،بارییس جمهور میخواستم حرف بزنم راحتتر بودم ،باکلی التماس رفتم حرف زدم قاضی هریه کلمه حرف که میزدم وسط حرفم میپرید میگفت برو خانم من رای ام رو دادم
اصلا اجازه نمیداد حرف بزنم که بخواد گوش بده انگار حرفای من براش فحش بود بالاخره تونستم بهش بگم که چی شده اونم گفت من حکمم رو دادم اگه ماشین داره برو توقیف کن مغازه اشم گفته پولشو خرج کرده پس چیزی نیست که مطالبه اش کنی این اصلا حرفایی نبود که قاضی دادگاه بدوی میزد اونجا گفتند که عادم داره فرار از دین میکنه تو اون دادگاه دیه هم گفتند که چون معلوم نیست پول مغازه رو چیکار کرده اعسارش رونپذیرفتند اونوقت این قاضی راحت میگفت وقتی میگه خورده یعنی خورده پولشو نداره
میگفت من اینجور تشخیص دادم
اشکم دراومد ولی بی صدا اشک ریختم میخواستم هق بزنم ولی جلوی خودمو گرفتم
گفتم پس طلاهای قباله ام کو
گفت باید پرونده برگرده دادگاه بدوی اونها درخواست مجدد بدند تا من رسیدگی کنم یعنی دلم میخواست بگیرم قاضی رو بزنم پرونده هنوز تو شعبه اش بود واین حرف رو میزد
بهش گفتم ماشین عادم ۴۵قیمت خورده گفت نه توی رای ۴۵میلیون ریال نه تومان اینقدر خواهش کردم تا راضی شد پرونده رو نگاه کنه نامه اتحادیه رو بخونه
بعد گفت دادگاه بدوی اشتباه تایپ کرده باید اصلاحش کنه تازه به من ربطی نداره بایدازطریق اجرای احکام پیگیری کنی وقاضی دادگاه بدوی اشتباه رای داده
خلاصه اصرارهای من این شد که تا چند روز دیگه اسم طلا بیاره توی رای وگرنه رای همون رای هست.
زنگ زدم شعبه بدوی به دفتردارش گفتم اونم گفت صبرکن رای که داد پنج شنبه بعدیش پرونده برمیگرده دادگاه اونوقت بیا تا بفرستیمت اجرای احکام ببین میتونی ماشینشو توقیف کنی اگه تا اونموقع بنام کسی نزنه
اینم توضیح بدم که وکیلی که باهاش مشورت میکنم فقط برای مشورت هست اونقدر پول ندارم که وکالتمو بهش بدم تابره دنبال کارهام
درواقع فقط جوابگوی سوال هامه
بعدش با حالی نذار رفتم بیمه برای معاینه که زود بود وپیاده رفتم محل کار قبلیم یکی از همکارام بود ازقدیم گفتم کمی هم نصیحتم کرد حالم یکم بهترشد بعدم دوباره رفتم بیمه وتا ۲:۳۰بدوبدو کردم تا اخرین اخری کارم حل شد .
فردا صبح هم دوباره باید برم کارگزاری بیمه تا فیشم روبگیرم
توی سروش پیام اومده بود که تا فرداصبح اینترنت همراه وصل میشه ببینم میرسم به کارم یانه
توی اتوبوس با یه خانمی اشنا شدم که تقریبا مشابه من بود شماره اشو گرفتم
۳:۴۵دقیقه هلاک رسیدم خونه
برای پسری هرکاری کردم نتونستم اینترنتی نوبت بگیرم .
برای پسری هم استرس دارم .
آها - بله متوجه شدم
من فکر می کنم حوا جان شما عادم رو خیلی جدی و بزرگ فرض می کنی. هر موقع ازش کاملا جدا شدی من واقعا خوش حال میشم.
نمی دونم چرا اصلا باهاش صحبت می کنید؟ چرا با اینکه می شناسیدش باز هم تلاش می کنید دنبال واکنشی از او باشید. مثل وقتی که گُل پسرتون سرفه می کرد و شما با عادم تماس گرفتید.
نمی دونم ناراحت می شید از حرفم یا خوشحال؛ اما من از اینکه نوشتید قصد داره طلاق بگیره از شما خیلی شاد شدم.
توی خیلی از پسرها بیماری روحی و روانی از بچگی نهادینه شده. کانون خانواده، جامعه، آموزش و پرورش و رسانه ها خیلی توی این موضوع دخیل بوده اند.
خیلی خیلی بیشتر مراقب خودتون باشید.
به شدت از رفتاری که عادم با شما داشته هم عصبانی و هم ناراحتم.
ناراحتی توی نوشته های شما موج می زنه. استرس و عجله هم همینطور.
نه خیلی هم بی ارزشه میدونم کارم واقعا اشتباهه ولی یه جاهایی لازمه تا بعدا نگه اگه میگفتی میومدم بچه رو میبردم تازه اینجور موقع ها اینجور عادم ها خیلی سواستفاده گرند اگر خدایی نکرده اتفاقی بیفته اذیت میکنند اینو اونموقع بهش گفتم که حق نداشته باشه بعدا چیزی بگه ولی اونموقع هم واقعا دست وپامو گم کرده بودم ساعت یک ربع به یک بود .درمورد حرف عادم هم شاید من کامل ودرست ننوشتم اینجوری برداشت شده که ازطلاق ناراحتم خیلی هم خوشحالم عادم دقیقا گفت رای مهریه ارو دیدی بیا تا بریم طلاقت بدم منظورش به رای مهریه بود که یعنی میگفت دیدی تلاشت به جایی نرسید وگرنه از همچین موجودی جدابشم ارزومه .اینروزها بیشتراز همیشه پشیمونم که چرا این عادم رو میبخشیدم وباهاش ادامه میدادم هرکسی جای من بود همون روز اول جدامیشد این حماقت من بود که هربار بهش فرصت دوباره میدادم .الان شرایط خوبی ندارم ولی خیلی بهتراز پارسال هستم دارم سعی میکنم رفتارم بهتر باشه وعکس العمل هام بهتر باشه خیلی ضعیف عمل کردم بیشترازدست خودم ناراحتم اینکه عادم این بلاهارو سرم میاره تقصیر رفتارخودمه وگرنه اون همون جانوریه که هست تغییری نمیکنه
توی شهر خودت دنبال یک وکیل دلسوز باش. خواستم بهت یه وکیل معرفی کنم اما پشیمون شدم. گفتم شاید مثل زن های دیگه جیغ جیغو باشید و کلی فحش نثارم کنید به این دلیل که پیش خودتون فکر می کنید من نیتی دارم از این کار.
وا چرا تا کسی کارخطایی نکنه دلیلی نداره جیغ جیغ کنیمازحقم دفاع میکنم ولی فحش نمیدم به عادم هم بعد اینهمه ظلم هنوز فحش کشش نکردم .شما مجازید هرچی میخواهید بگید فوق فوقش عمل نمیکنمدوراز شوخی تا کسی دلم رونسوزونه بیجا میکنم چیزی بگم که ناراحتش کنه بالاخره بعضی زنها جیغ میزنند بعضی مردها هم دادمیزنند بعضیا فحش میدند بعضیا قمه میکشند من اینقدر دلم میخواد یه روز هرچی ازدهنم درمیاد به عادم بگم یه تو گوشی محکم هم جواب کتکهایی که ازش خوردم رو بهش بزنم یه کار دیگه هم دلم میخواست بکنم اینکه یبار فقط یکبار اگه شرع بهم اجازه میداد مثل خودش مقابله به مثل میکردم گرچه اونم توی مرامم نیست هیچ کاری دلم رو خنک نمیکنه مجبوری همینجا غرغرمیکنم .وکیل خوب سراغ دارم ولی نمیتونم سفره دلمو پیشش پهن کنم چون پسر داییمه واز هیچی خبر نداره تازه دکتری هم داره ولی وکیل خوب هم پول خوب میخواد چندر غاز دارم اونم نگه داشتم توی بانک که باهاش وام مسکنم رومیدم چیزی نیست که باهاش وکیل بگیرم حقوقمم تا ریال اخرش خرج میشه هرچی تلاش میکنم از یه جاییش بزنم پس انداز کنم دوباره یه خرج واجب پیش میاد.گاهی وقتها دلم خیلی میسوزه وتنها کاری که میکنم اینه که یه دور تسبیح کفی بالله وکیلا ذکر میگم .به هرحال دوستای مجازیم همیشه منتشون روهم میکشم وقتی پیشنهاد خوب ودلسوزانه بهم میدند.
وکیل بگیری خیلی بهتره. به تمام پیچ و خم ها آشناست و می تونه خیلی خوب کمکت کنه.
قاضی ناکاربلد هم با ورود وکیل به پرونده عقب نیشینی می کنه چون وکیل به قانون آشناست و هرجا حقی تضییع شده باشه متوجه میشه.
قاضی دادگاه بدوی ازاول که حرفای عادم رو شنید گفت که عادم همه چیز رو قایم کرده حرفای بازرس ها رو هم متوجه شد وگفت که بعداز تمام شدن پرونده باید برای فرار ازدین شکایت کنم ولی این قاضی تا برگه رای روبهش نشون دادم انگار میدونست درمورد کدوم پرونده حرف میزنم همش میگفت اگه داره که برو جلب کن برواجرای احکام درصورتیکه قاضی اول اینو نمیگفت میگفت این عادم داره همه رو دور میزنه بهم وضعیت مالیش ثابت شده .دوتا رای زمین تا اسمون باهم فرق داره.حرف دوتاقاضی هم همینطور درست مثل همون شکایت یه دونگ خونه شوکه شدم.وکیل گرفتن پول میخواد که ندارم دردم اینه تازه بعضی وکیل ها فقط پول میگیرند کاری نمیکنند خسته شدم از هرچی دادگاه اندازه ده تا پرونده مهریه دوندگی کردم چقدر دنبال استعلام ها دویدم هیچی به هیچی
سلام حوا جان .پسری چطوره ؟شاید ریه هاش بلغمی شده.داروی ضد بلغم طب اسلامی بهش بده .منم پارسال اینجوری بودم .هر دکتری یه چیزی گف .آخرش با طب اسلامی خوب شدم .یادته که حالم چقد بد بود
سلام خوبی ؟اخه این شربتو به بچه ۴ساله نمیدند.بدیه داروهای سنتی اینه همه چیز رو به بچه نمیشه داد.کجایی تو دختر