این دفعه سومه که تنهام نه پشری پیشمه نه بابا مامان
همیشه دوست داشتم تنها باشم ولی فهمیدم تنهایی چیز خوبی نیست خصوصا بدون پسری
الان که دارم مینویسم بغضم شکست بالاخره اشکهام اومدند وامشب از غمباد خبری نیست
همین امشبه فردا پسری میاد
ولی امشب مثل صد سال میگذره
عجیبه
ازوقتی داداشم به عادم گفته دیگه قید بچه رو بزن پنجشنبه ها میبرتش پیش خودش
نگرانم
خیلی نگرانشم
خدایا خودت مواظبش باش
خوبی حوای عزیزم؟؟
سلام عزیزم. میگذره. الان بهترم
نگران نباش عادم بچه نگهدار نیست
خیلی عوضیه عوضی ترین پدری که میتونه وجود داشته باشه
خوبی حواجان عزیز؟ روز مادر بر شما بانوی نمونه و صبور و دوست داشتنی مبارک. تولد حضرت فاطمه (س) رو هم پیشاپیش تبریک میگم
سلام عزیز دلم. ممنون خانومی چقدر دیر جواب دادم شرمنده ام
درپناه خداباشه ایشالا
ممنونوهمچنین شما
وای چرا داداشت اینطوری گفته ؟! حوا ترو خدا حساسیت رو بچه نشون ندید با همون ازت باج میگیره .بنظرم بهش بگو بچه رو فعلا پیش خودش نگه داره تا چن روز
خیلی دیوونه است این بشر
توکلت به خدا باشه
پسری جان صحیح و سالم بر می گرده پیشت
سعی کن یکم استراحت کنی و ریلکس کن
ممنون گلم