-
روز اول
سهشنبه 25 تیر 1398 08:45
امروز روز اول کارمه دعام کنین میام کامنتا رو جواب میدم س فرصت
-
پیشنهاد جدید
یکشنبه 23 تیر 1398 12:28
یه کار جدید بهم پیشنهاد شده از طرف صاحب کارم یه کاریه که تو خونه با کامپیوتر واینترنت انجام میشه ومن خوشحال شدم اما مامانم همیشه باید یه دلیلی برای دعوا راه انداختن داشته باشه خیلی خودم رو کنترل میکنم خیلی که احترامشو نگه دارم ولی تو همه چیز دخالت میکنه واصرار شدید هم داره هرچی میگی چشم بازم ول کن نیست دعام کنین جور...
-
لجبازیهای ادم
سهشنبه 18 تیر 1398 11:32
رفتم زرین شهر فقط نامه رو تایپ کرده بودند دوباره باید میرفتم دنبال رییس اتحادیه یه جای دیگه تو محل کارش تا امضا ومهرش کنه بعدش دادگستری ویه سری دوندگی اخرشم نامه رو به خودم ندادند تازه دفتردارقاضیش گفت اینکه نوشتند به نفعت نیست دیگه خسته شدم هرچی میخواد باشه چی بگم دیگه ادم تا یه هفته ول نمیکرد تهدید میکرد که یا چک رو...
-
دوباره باید برم زرین شهر
یکشنبه 9 تیر 1398 22:29
بعد اینهمه مدت بالاخره اقای الف نامه رو نوشتند دادند اتحادیه اتحادیه هم گفته اماده شده بیا بگیر ببر دادگستری دعا کنین تموم بشه این پرونده زرین شهر خسته شدم بخدا آدم دوباره گفت رفتم اجرای احکام گفتم میخوام یه چک بدم به زنم گفته راضیش کن بیارش اینجا تا پرونده رو خاتمه بدیم وتو بیا چک بگیر تا من باحسابم کار کنم برات وام...
-
مادرانه های مامانم
یکشنبه 9 تیر 1398 22:21
-
دروغگوهایی با جلدهای مردانه
چهارشنبه 29 خرداد 1398 19:01
عدالت توی این دنیا نیست درسته گفتند اینجا دار مکافاته ولی باید اون دنیایی باشه که جواب ظالم رو بدند داد مظلوم رو بشنوند بعضی چیزها اینقدر دردش زیاده که اگه طرف مقابلت همون مصیبت هم براش پیش بیاد بازهم چیزی از دردتو کم نمیشه بعد هم مثلا زمین گیر شدن کسی مثل ادم اونم اخر عمرش چه به درد من یکی میخوره برای همین میگم باید...
-
جواب اعسار از پرداخت دیه
سهشنبه 28 خرداد 1398 19:31
گفته بودم خونه رو اجاره دادم قرار شد با پول رهن خونه رو درست کنیم که البته بیست میلیون وپونصد هزینه شد ومن بیست میلیون خونه رو برای دوسال اجاره دادم تاریخ رهن از اول تیر شد تلویزیونمون خراب بود داداشم برام تی وی قدیمیشونو اورد پویا رو نمیگرفت کوروش تو تلفن به باباش گفت بعدم من گفتم بیادرستشکن گفت باشه اهان قبلش درمورد...
-
تست برای پیش دبستانی
سهشنبه 21 خرداد 1398 21:19
وقاحت هم حدی داره این دوست ادم عجب بازیگریه فکرکنم بحث هاش باادم بیشتر دعوا زرگری بوده بابای ساده ی من رفته اونجا که اقا دستور فرمودند وایشون هم با کمال پرویی گفته بیا یه مبلغی بگیریند برید از دیه رضایت بدین یعنی داشتم اتیش میگرفتم بااینکه بابا جوابشو داده بود واخر بارم بهش گفته بود دیگه دنبال نفرست بعضی ها حقشونه...
-
دادگاه مجدد اعسار از پرداخت دیه
شنبه 18 خرداد 1398 14:05
خدا همین نزدیکیه درست مثل نفسی که میره ومیاد امروز دادگاه مجدد اعسار از پرداخت دیه بود من الکی الکی کلی استرس داشتم اون هم بیشتر بخاطر رفتار قبلیه قاضی بود دامادشون ازلحظه ای که اومد چسبیده بود به ادم وسرشم انداخته بود زیر که یعنی بابا نبینتش اینم بگم که دادگاهها باهم فرق دارند یه جاهایی همراه راه نمیدند یه جاهایی...
-
لایحه ادم ومادر
چهارشنبه 15 خرداد 1398 01:04
-
شب قدر
یکشنبه 5 خرداد 1398 21:55
امشب عاجزانه میخوام نه مختص من که فقط وفقط برای حال پسرم دعا کنین حسابی ریخته به هم ومن نمیتونم جو خونه روکنترل کنم مامانمم درک نمیکنه وضعیت رو وقتی بهش میگم جلوی پسری هیچ حرفی از مشکلات نزن اصلا متوجه نمیشه دلم برای پسرم تیکه تیکه است باید برم مشاوره امان از بی پولی از خودم بدم میاد مامان بد وبی عرضه ای هستم یه جا...
-
پسر مظلومم
شنبه 4 خرداد 1398 12:55
این متن رو دوروزه نوشتم ولی نمیشد اینجا ارسال کرد امروز ارسال شد : بچه ام داره از دست میره الهی ادم وننه اش همین روزها تقاص : پس بدند پسریه مظلومم مرتیکه ی عوضی زنگ زدم برای مهد بهش حالی کنم که پسری دلش میخواد بره وهزینه اشو بده برگشته میگه شما حرف یاد بچه دادین که بیاد به مادر بی احترامی کنه منم عصبانی شدم برای اولین...
-
نباید از شکست بترسم
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 13:23
ازخدا خواستم ارومم کنه این آیه رو دیدم وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿۱۱۲طه﴾ (اما) آن کس که اعمال صالحی انجام دهد در حالی که مؤ من باشد نه از ظلمی میترسد، و نه از نقصان حقش
-
قانون مزخرف هبه
سهشنبه 24 اردیبهشت 1398 14:41
هربار باید یه چیز جدید برام اتفاق بیفته بیخودی دلخوش کرده بودم بااینکه از چندتا وکیل سوال کردم قبلشم از قاضی سوال کرده بودم ولی انگار هنوز راهنمایی کردن تو مملکت ما یه معنی دیگه میده خیلیناراحتم نه بخاطر مالی که از دستم میره بخاطر ابروم بخاطر نیش وکنایه های اذم ومادر خدا لعنتشون کنه قضیه یه دونگ خونه بود که کارشناس...
-
نحسی استعلام گرفتن
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 13:29
رفتم اتحادیه جوابمو نمیدادند گفتم اینقدر میشینم تا رییستون بیاد بعداز ده روز جواب منو نمیدیددقیقا ساعت۱ظهر رییسشون اومد ولی کارم رفت تا شنبه دلم گرفته عجب نحسی افتاده توکار جواب نامه رونوشتندمیخواستند پیرینت بگیرند نشد اینها ازترس اداره مالیات حداقل رومینویسند برگشتند نوشتند درامد مغازه ۲میلیون تومنه دلم میخواد زار...
-
حرف یاد دادنهای ادم به پسری
سهشنبه 17 اردیبهشت 1398 23:24
دوروز بعد دادگاه زرین شهر برام پیام دادگاه اومد که بدون نتیجه پرونده نیابت توی زرین شهر بسته شد وبرگشت داده شد به اصفهان ازاون روز تاحالا همتقریبا هرروز سرزدم به اتحادیه ولی دریغ از یه همکاری فردا دوباره باید برم ببینم این کارگروه لعنتی بالاخره کی قراره تشکیل بشه دادگاه اعسار از پرداخت دیه هم نتیجه اش اومد که بخاطر...
-
حرف یاد دادنهای ادم به پسری
سهشنبه 17 اردیبهشت 1398 23:24
دوروز بعد دادگاه زرین شهر برام پیام دادگاه اومد که بدون نتیجه پرونده نیابت توی زرین شهر بسته شد وبرگشت داده شد به اصفهان ازاون روز تاحالا همتقریبا هرروز سرزدم به اتحادیه ولی دریغ از یه همکاری فردا دوباره باید برم ببینم این کارگروه لعنتی بالاخره کی قراره تشکیل بشه دادگاه اعسار از پرداخت دیه هم نتیجه اش اومد که بخاطر...
-
دادگاه اعسار از دیه
سهشنبه 10 اردیبهشت 1398 07:42
ازوقتی دادگاه اعسار مهریه تمام شد رفتم محلات چندروز بعدش ازدادگاه زنگ زدند که بیا نامه های استعلام رو بگیر خودت برو دنبالش تا کارت زودتر حل بشه دوشنبه رفتم دنبالش از ۸صبح تا ۱۱کار گرفتن نامه ها تو دادگاه طول کشید بعدم رفتم اتحادیه صنف شغل ادم که با هزارتا دردسر تونستم جواب نامه رو بگیرم اولش که رییسشون خیلی بد برخورد...
-
دادگاه اعسار مهریه ادم ۲
جمعه 30 فروردین 1398 11:05
اخرشب دیدم انگار یه جاهایی ازلایحه تغییر پیدا کنه بهتره وکیل جواب تلفنمو نداد منم براش پیام دادم صبح اول وقت خودش زنگ زد وگفت ادبیاتش باید عوض بشه تازه صبح رفتم کافی نت تا لایحه رو دوباره عوض کنم رفتم دادگاه نوبتمون ۱۰:۳۰بود ولی ۱۲نوبتمون شد بگذریم که چه کسایی تو دادگاه بودند وشاهد دعواها وبحثاشون بودم واسترسم بدتر شد...
-
دادگاه اعسار مهریه ادم
دوشنبه 26 فروردین 1398 23:51
فردا دادگاه اعسار ادمه بابت پرداخت مهریه قبل ازاینکه من درخواست مهریه کنم رفته دادخواست اعسار داده اقای وکیل برام لایحه نوشت فرستاد رو وات ساپ رفتم پیرینت گرفتم فردا میبرم میذارم روی پرونده نمیدونم چرا حس میکنم فردا ازاسترس نمیتونم از خودم دفاع کنم دعام کنین بتونم حرف بزنم وحرفام یادم نره همسایه طبقه اول با همون دوست...
-
دزدی
جمعه 23 فروردین 1398 23:31
-
خواب قشنگ
چهارشنبه 21 فروردین 1398 21:41
چرا نوشتنم نمیاد کلی اتفاق افتاد این چندوقته بحث سرکفش بچه وپول دکترش ونامردی تمام عیار آدم ودرقبالش از13 ام دیگه نگذاشتم پسری روببینه تازه حساب کردم نفقه رو تا آخر برج 9 که اجراییه گذاشتم ریخته حساب بقیه اشو نداده به قول دوستم تف تواین پول که اینقدر برای هریک ریالش باید بحث داشته باشم چندجایی رفتم دنبال کار مورد...
-
دعاکنین دعاهام بگیره
یکشنبه 11 فروردین 1398 20:49
-
بغض
دوشنبه 5 فروردین 1398 22:36
خدایا مردم چه کرده اند که بغض زنانه ی آسمان سخت برشانه های مردانه ی زمین شکسته است
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 اسفند 1397 19:40
یه جوربی حسی دارم نمیدونم چمه دلم میخواد یه عالمه ارزوی خوب بکنم ولی انگار چشمه ی ارزوهام خشکیده باید قوی بشم خیلی خیلی خودمو باختم خیلی ناامیدم باید روپای خودم بایستم الان خونه داداشمم یه حس بد دارم تو خونه مامان همش مشغول خونه تکونی بودم اینجام اومدم کمک زنداداشمم الان که فکر میکنم بااینکه ازته دل کمک کردم ولی هرکی...
-
حکم طلاق
شنبه 25 اسفند 1397 10:25
هفته ای که گذشت خیلی سخت گذشت ادم اومد دم خونه وزور وزور پاشو گذاشته بود دم در وبر نمیداشت ومیگفت باید کامپیوتر وتلویزیونمو بدی منم گفتم اون تیکه هایی از جهیزیه که مونده رو بیار تا اینارو بدم ببری درضمن اینارو برای بچه دادی الان چت شده یوهو بابا اومد باهم دعوای لفظی کردند بعدش ادم رفته بود وبه فامیلهاش گفته بود که...
-
نظریه کارشناسی
پنجشنبه 16 اسفند 1397 09:53
برام پیام اومد که برم دادگاه رفتم نظریه کارشناسی رو بهم نشون دادند که توش نوشته بود امضاها مطابقت داره درضمن فهمیدم ادم کلک زده موتور ماشین نسوخته ماشین رو فروخته خیلی بی شرمه فکر کرده خرم چون ادرس ماشین رو نمیدونم کاری نمیتونم بکنم انشالله پلیس راهور بگیرتش رفتم واحد معاضدت گفت مشخصات خریدار رو گیر بیار وبرو شکایت از...
-
پولکیه سرمایه دار2
چهارشنبه 8 اسفند 1397 10:33
-
پولکیه سرمایه دار1
پنجشنبه 2 اسفند 1397 22:34
-
کارشناس امضا شناسی
یکشنبه 28 بهمن 1397 15:57
باعرض پوزش از ویرگول عزیزم که خیلی عصبانیش کردم ازوقتی پول کارشناس روپرداخت کردم هرچی بهش زنگ میزدم میگفت وقت ندارم تا چهارشنبه ی دوهفته ی پیش که بالاخره لطف کردند وجواب دادند وقرار گذاشتند تو کانون کارشناسان که براش هرچی مدرک دارم ببرم منم هرجایی که ازشوهرم امضا داشتم بردم نزدیک دوازده هزارتومن فقط پول کپی هاش شد گفت...