-
دادگاه اجرت المثل
یکشنبه 27 آبان 1397 18:09
دیووز تودادگاه ازحرفای آدم بهم ریختم زدم زیر گریه مرتیکه خوب حرفاشو میزنه بعدم حالمو دید گفت بیا برسونمت بابامو توخیابون دیده بابچه زنگ زد اشتباه داری میری بابات اینطرفه بعدهم به بابام گفته من زنگ زدم بهش الان میاد بچه امم ذوق کرده فقط جواب بچه گفته جانم بغلشم نکرد ه ورفته بود بچه هم کلی گریه کرد هنوزدوتاخیابون رد...
-
فردا
جمعه 25 آبان 1397 20:18
فردا دادگاه اجرت المثل دارم دعا کنید
-
بی اعصاب شدم
چهارشنبه 23 آبان 1397 17:38
پسری خیلی زیادی شیطونی کرد ازپسش برنیومدم هروقت کاربدی میکنه با برداشتن یکی ازاسباب بازیهاش تنبیهش میکنم ولی اینبار شورش رودراورده بود یوهو یه دبه خالی روبرداشت بی هوا زد توکمرم بغض کردم عصبی شدم برای اینکه سرش داد نزنم به مامانم گفتم بچه بالا باشه من برم پایین رفتم پایین مامان هم در روقفل کردپشت سرم که پسری نیاد داشت...
-
دادگاه تمکین
شنبه 19 آبان 1397 16:05
سلام ممنون که دعاگوی دوستتون بودید امروز رفتم دادگاه اینقدر قاضیش خوب بودکه نگو لایحه روبا سه برگ ضمیمه بهش دادم بعدهم قاضیه همه عکسها وپیامکها وبرگه ها رودید آخرشم گفت مادروپدرت میاند شهادت بدند جلوش زنگ زدم وبعد گفتم آره گفتند میآییم گفت پس جلسه بعدحتما بیارشون شوهرمم هی میگفت مشاورگفته کاریش نداشته باش تااین کارها...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 آبان 1397 10:16
توراه دادگاهم 11 نوبت دارم کلی اضطراب دارم حوصله توهینهاشو ندارم حوصله دروغهاشو ندارم من چجوری اینو تحمل میکردم دعام کنین
-
صاحب مغازه مامانم
جمعه 11 آبان 1397 13:18
ممنون که نظراتتون روگفتید چون واقعا احتیاج داشتم که حرفاتونو بشنوم از جمعه هفته قبل خلاصه بگم که رفتم همون مجتمع آفتاب خیلیها مثل من بودند زنه نمیذاشت شوهرش بیشترازیه ربع بچه روببینه، یا زنهایی که باشوهرشون همزمان با بچشون بازی میکردند بچه ام یه لحظه بغض کرد که بابای من کجاست منم بعد نیم ساعت اشتباه کردم یواشکی...
-
همه نظربدین لطفا
جمعه 4 آبان 1397 20:47
اتفاقات امروز رو یباردیگه تعریف میکنم کامنتهاتونم حتما بعدا جواب میدم باید منو ببخشید حال مساعدی ندارم ولی بیایید همگیتون نظر بدین دلم میخواد انرژی مثبت بگیرم حال جسمیم تعریف نداره آدم زنگ زد اول کلی دعوا کردیم بعدهم گفت بیا مغازه ای که پیش خرید کردم رو بهت واگذار میکنم برو قراره باداداشم وبابام حرف بزنم اگه قبول...
-
دستورات آدم
پنجشنبه 3 آبان 1397 10:54
آدم ازدیشب تاحالا هی پیام میده که میخوام بیام بچه رو فلان روزبعدازظهرببرم میگم خوابی مگه حکمی که دادگاه داره رونمیدونی میگه چرا میدونم ولی اونموقع کاردارم بهم گفتند برید باهم توافق کنید گفتم این اسمش توافق نیست این زوره مگه شکایت نکردی برو همون که دادگاه گفته رو قبول دارم میگه لج نکن باهات لج میکنم ها میگم تواین سه...
-
وکیل معاضدتی
چهارشنبه 2 آبان 1397 17:33
امروز رفتم سرشعبه که رای صادرشده بودولی برای من ابلاغیه اش نیومده بود کلا ازشعبه 1 اشتباهی رفته بود شعبه 11 ماشالله که همیشه هم آسانسورها خرابه هی بروطبقه اول هی برو طبقه چهارم بالاخره کارم حل شد حالا بایدمنتظربمونم ببینم چه روزی برام وقت رسیدگی میگذارند اونجا بهم گفتند اگه همه شکایتها ماله یه شعبه باشه تواولین روز...
-
قرارملاقات موقت
سهشنبه 1 آبان 1397 17:54
نمیدونم چراهنوز ساعت دادگاه اجرت المثل من معلوم نشده ولی دوتاشکایت آدم تاریخش اومده جالب اینکه حکم قرارملاقات موقت برای دیدن بچه هم براش اومده که فلان روز به مدت سه ساعت بره تومجتمع آفتاب بچه روببینه حالا من اصلا نمیدونم اونجا اصلا کجاست که باید بچه روببرم حضرت آقا ببینند مامانم وداداشم میگند بچه روبده خودش بزرگ کنه...
-
ابلاغیه بدستش رسیده
دوشنبه 30 مهر 1397 21:19
برای آدم دوتا ابلاغیه ها رفته حالا عصبی شده میخواد یعنی یه جوری خرم کنه دیروز کلی پیام بهم دادکه مهمترینش این بود که من نمیخوامت وبیا جدازندگی کن بعدهم میگه برو طبقه پایین خونه بابات بشین من اجاره اش رومیدم خرجتونم میدم عوضش توازخونه تکون نمیخوری ویکشنبه وجمعه هم بچه پیش منه منم به اینجا که رسید محلش نگذاشتم بدش اومد...
-
نیلین عزیز
دوشنبه 30 مهر 1397 21:14
نیلین عزیز اگه میتونی یه شماره تماس برام بذار
-
رفتم پایین
یکشنبه 29 مهر 1397 14:59
دوروزه دریه حرکت انتحاری رفتم پایین اینجوری کمتربحثمون میشه گرچه امکاناتش درحد موکت وروفرشی وبخاری وحمام گرمه ولی خداروصدهزارمرتبه شکر یکی ازدوستای مامانم سه تاخواهرشوهر داره که هرسه تاطلاق گرفتند بامامانم حرف زده گفته به حوا بگو برگرد سرزندگیت وخوش باش خوش بگذرون این سه تاخواهرشوهر من الان دارند کلفتی این واونو...
-
همچنان دوندگی
شنبه 28 مهر 1397 15:46
پنجشنبه بالاخره آقای حاج اقاکارمنو تمام کرد ساعت 10 :30ازش گرفتم بردم اداره ثبت اسنادکه گفتند فقط روزهای زوج مربوط به مهریه است امروز رفتم که دوباره 50 تومن هزینه پرداخت کردم بهشون میگم میدونم چیزی بنامش نیست میگه بایدتایکماهه دیگه صبرکنی روندش که انجام شد بعد انصراف بدی بری ازطریق دادگاه شکایت کنی جالبه هم دفترازدواج...
-
آرامش میخوام
چهارشنبه 25 مهر 1397 17:19
اول ازهمه ممنونم که هستید ممنونم که باوجود شما دردم کمترمیشه ممنون که بامن شماهم صبوری میکنید ممنون ازدعاهای خوبتون که اینقدربهم انرژی داد ممنون که امسال تولدم شماها کنارم بودید از دادگاه 23 ام بگم که آقا تشریف آوردند کلی فریاد زدند کلی تهمت زدند وکلی فحش خوردم ازش البته دادگاه نبودا شورای حل اختلاف بود منم باتمام...
-
تولد تکراری
یکشنبه 22 مهر 1397 17:13
بادوتا وکیل دیگه که دوستام معرفی کردند تلفنی حرف زدم توهزینه ها که چک ومهریه زیاد فرقی باهم ندارند این ازاین دوم اینکه کلا از دادگاه فردا ناامید شدم یکیشون فقط گفت اونجا بگم که اگه برگردم سرزندگیم چی چیه شرافتیم به خطرمیفته واون چی چی روهرچی به مغزم فشارمیارم یادم نیومد روم هم نمیشه دوباره زنگ بزنم ولی دیگه حضوری پیش...
-
بی حالم
یکشنبه 22 مهر 1397 10:24
دیروز کلی حرص خوردم داداشم میگه اینجوری باشه توبرو چک آدم روبذاراجرا هزینه اش کمترمیشه قبلا با یه وکیل درمورد هزینه مهریه حرف زده بودم گفته بود اعصار ردکن ولی من یه خونه دارم که البته هنوز سند نزده شده براش واینکه پول دارم که یکساله گذاشتم توبانک تا باسودش وام مسکنم روپرداخت کنم خوب مسلما آدم تودادگاه اعصار این چیزا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 مهر 1397 11:56
برای مهریه امروز رفتم سوال کردم باید 3/5%مهریه رو بابت هزینه اول بپردازی که میشه حدود 14 تا 16 میلیون بستگی داره پولش رومطالبه کنم یاطلاها رو خدالعنت کنه آدم رو یک ساعته به خودم دارم چیز میگم موقعی که نفقه روگذاشتم اجرا درخواست اجرت المثل ندادم حالا دوباره باید اقدام کنم
-
دوستم
جمعه 20 مهر 1397 12:52
یه دوستی دارم که شوهرش فوت کرده تلفنی پیامکی اینترنتی ،سالی یک بارهم همو میبینیم درارتباطیم الان 8 ساله چندباربهم گفت من برم با آدم حرف بزنم ببینم چه دردیشه گفتم فایده نداره جوابتو نمیده محلت نمیذاره دیشب رفته بهش پیام داده آدم هم گفته من وحوا به بن بست رسیدیم واون رفته دادگاه مهرشو گذاشته اجرا (حتی نرفته ببینه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 مهر 1397 19:38
پرواز مگه چند تا پر میخواد؟ طویله مگه چند تا خر میخواد؟
-
حَیوان
پنجشنبه 19 مهر 1397 17:42
یه ویدئو دیدم از یه روحانی که زن رو حَیوان نام برده برای نیازهای جنسی مرد اونهم بین اونهمه زن محجبه داشت سخنرانی میکرد من کاری به درست وغلط بودن اون ویدئو ندارم کاری هم به چگونگی تفسیروبرداشت زنها ندارم اما میدونم آدم تواین هشت سال جزحَیوان بودن بامن برخورد دیگه ای نداشته درست مثل یه طویله جورکردن ویه مشت کاه ریختن...
-
اشتباه بیخودیه من
چهارشنبه 18 مهر 1397 13:07
چندروز پیش باروحانیه حرف زدم بهم میگفت اگه دلیلت ناامیدی ازاینده است نترس مردخوب هم هست که حاضره با خانمی که یه بچه داره هم ازدواج کنه ومن چندتایی رومیشناسم. ومن بهش گفتم نه نگران این نیستم (بااینکه آرزومه) تواین دوره زمونه به هیچ مردی اعتمادندارم وازهمه مردها متنفرم گفتم ازاینده ی پسرم ناراحتم گفت تووظیفه ات حاله...
-
خواستنهای زورکی
چهارشنبه 18 مهر 1397 09:37
خود درگیری دارم حسابی یه روز به جدایی فکرمیکنم واینکه چجوری مستقل زندگی کنم یه روز وقتی بچه ام به دلایلی یاد باباش میفته وبا بغض میگه بریم خونه خودمون خودمم بغض میکنم وتو دلم میگم خدایا راهمو نشون بده تفعل میزنم میگه بعضی چیزها خواست خداست با خدانمیشه جنگید فقط باید توکل کرد وتسلیم خواسته اون شد به این فکرمیکنم که...
-
وات ساپ لعنتی
جمعه 13 مهر 1397 14:22
دلم گرفته احساس بی کسی میکنم آدم رفته وات ساپ نصب کرده به نظرم دوست جونش وات ساپ داره کاش یکی بود یه هکر که زنه روپیداش میکردم پدرشو درمیاوردم دلم خنک میشد دلم خنک شدن میخواد دلم تلافی کردن میخواد دلم عدالت میخواد دلم یه بغل آغوش میخواد که یکی بیاد بغلم کنه بگه غصه نخور درست میشه خیلی تنهام خیلی
-
صیغه ی اینترنتی
سهشنبه 10 مهر 1397 18:19
من موندم چجوری روشون میشه اینهمه دین رو آپدیت کنند یه جوری کلاه شرعی میگذراند ماهم یه عده زن که گاهی بعضی هامون خودمون رو به اسم دین راضی به هوسرانی مردهامون میکنیم چرا صدامون درنمیاد چرااینقدر ضعیفیم که میگذرایم مردها ور خودشون غش کنند اسلام باوعده کامل بودن ورعایت عدالت برای ما اومده پس چرا برای مردها هوسش تجدید...
-
فضایی ها
دوشنبه 9 مهر 1397 16:07
یبار آدم پیام داد اگه میخوای بیا سرزندگیت اگه نه که میخوای جداشی توافق کن بدون مهریه جدابشی بچه هم تا۷سال ماله تو به من میگه برده ی پولی که میخوای مهریه بگیری اگه مامانم واقعا منومیفهمید نمیذاشت ازاین مرتیکه من حرف بخورم نه اینکه بخاطر فرارازمامانم نتونم حرف بزنم یکم جواب پیامهاشو دادم جیگرم خنک شد اخرش گفت بیا پیش...
-
متنفرم ازشون
سهشنبه 3 مهر 1397 08:52
تا یه پیام به ادم بدم پروترمیشه دوباره فکرمیکنه من نوکرشم هرروز که میگذره حالم ازش بیشتر بهم میخوره اینقدر روم فشاره که حد نداره همش دارم باخودم تمرین میکنم که خشم وعصبانیتم روکنترل کنم دیگه حوصله قلدرم بازیهای ادم روندارم بهداشت که رفتم برای پسری ازمایش داده بود وگفت ببرش بینایی سنجی وبعد هم فلوراید داد بزنیم به...
-
عزاداری پسرم
سهشنبه 27 شهریور 1397 14:44
پریشب همون برگه ای روکه گفتم یه روز اول ازدواج دورهم نوشتند ویه دنگ خونه رو بنامم زده بودند تا مثلا ادم دیگه منو ازخونه بیرون نکنه اونروزها همش میگفت برو ازخونه من بیرون هم خودش هم بچه اش شوهر همون جاری کثیفم ،مادر وادم امضاش کرده بودند بابا که بامادر حرف زده بود اخر کلامشون بابا گفته بود نمیخواهید همون یه دنگشم بهش...
-
چی بگم ازغصه هام
جمعه 23 شهریور 1397 23:59
چندروز پیش مادرتلفنی بابابا حرف زده بود سه شنبه یعنی مادرشوهرم خوب لطف کردبهم منم ازته دل نفرینش کردم البته داشت بابابا حرف میزد دلم خیلی شکست بعدکه بابا گفت چه حرفایی زده اعصابم خرد شد شکایتشو به خدا وامام حسینی که سالی دوبارمیره زیارتش کردم این چندروزه داغونم همه چی قاطی پاتیه مجبورشدم بچه روبسپرم به باباش نمیخواستم...
-
سه سالگی
جمعه 23 شهریور 1397 16:45
زنده باشی عزیزکم پسرکم مرد کوچکه مامان، نفس مامان ببخش که امسال نمیشه تولد بگیرم برات ببخش که حواسم بهت نیست ببخش که وقت نگذاشتم برات ببخش که مادروپدرخوبی نداری