تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم

سالگرد بدبختی

اگه برای بدبختیم سالگرد بگیرم امروز نهمین سالگردبدبختیم وبیچارگیم بود 

خیلی دلم میخواست قبل ازاین طلاق بگیرم ولی نشد 

خیلی چیزا هست نمیدونم چجوری بیانش کنم 

از کجاش بگم 

صبرم کم شده دارم کم میارم از همه نظر فشار کارم بیشتر شده پسری داره بزرگتر میشه ویه سوال هایی میپرسه که میمونم نصف بیشتر غصه های این پدوهفته گذشته بخاطر پسری بوده خدایا من چجوری ازپسش بربیام 

چوب خدا

شنیدین چوب خدا صدا نداره 

بنگاهیه رو یادتونه چقدراذیتم کرد 

یه شاکی مثل من پیدا کرده البته اون زرنگتر بوده در مغازه اشو تخته کرده 

امیدوارم جوازشو باطل کنند که شکر اضافی نخوره 

اگه پول داشتم میدادم وکیل پدرشو دربیاره

مرض جدید

دوهفته است پای راستم ازمچ تا سرانگشتام خوابه حس داره ها میتونمم راه برم فقط خوابه 

اول برام مهم نبود 

دوسه روز بود نگران شدم مبادا ام اس گرفتم 

به مامانم گفتم 

اونم گفت راه حل بهت میگم اگه خوب شد که ماله طرز نشستنت سرکاره اگه نه بعد برو دکتر 

فعلا یه روزه عمل میکنم

وقتی عمل میکنم خیلی بهتره خصوصا وقتی کیف ابگرم میذارم روش 

با روغن گرمم ماساژش دادم 

قرص کلسیم وویتامین ب هم خوردم یه چیزهایی روهم که نمیدونم دقیقا چی چیه باهم قاطی کرد گفت هربار یه قاشقشو بریز تو ماست وبخور 

سردیجات هم کلاقطع میشه 

دعا کنین مرض جدید نگرفته باشم 

انتظار

همه دربه دریا که کشیدم یه طرف این انتظار ی که برای این رای میکشم یه طرف 

والا مگه چندروز وقت میخواد یه جمله اضافه کردن تازه کارخودش اشتباه بوده باید همون موقع درستش کنه نه اینکه بذاره تو نوبت

انفولانزا قاتلی که اینروزا باعث وحشت شده

چقدر مردم ازیه بیماری میترسند خب جون عزیزه وبیماری دردناک تمام ایران همدیگه رو خبر میکنند که ای مردم چی نشستید بیماری انفولانزا اپیدمیه وتاحالا۵۶نفر رو به کام مرگ کشیده 

خدا رحم کنه بیماریه سختیه 

ولی تاحالا شده همه ایران بسیج بشند برای بیماری همه گیر تنوع طلب جنسی که با اومدن  دنیای مجازی ۵۶تا که هیچ میلیونی مردم رو دچار مرگ میکنه مرگی که درد ابروداری باید دردهاتو درونت خفه کنی مبادا کسی صدای ناله هاتو نشنوه که اگه جنس مخالفت باشه با وقاحت پیشنهاد دوستی بهت بده چون زن مطلقه ای هستی که شوهرش بهش خیانت کرده 

نه تنها زنها که مردهایی هم هستند که ازاین بیماری ضربه دیدند 

خیانت خیلی درد داره بیش از انفولانزا 

بازم صد رحمت به شرف انفولانزا جان سروتهش بخواد بکشه چندماهه دخل طرف رومیاره ولی این اپیدمیه پیشرفته وشیک ومجلسی  تا اخر عمرت زجرت میده حتی بچه هاتم ازار میده  یه عمری باید بدنامی پدر یا مادرشون رو به دوش بکشند 

چطور همه به هول وولا افتادند نکنه انفولانزا بگیرند هی دستاشونو میشورند کسی رونمیبوسند به کسی دست نمیدند سعی میکنند کمتر توی جمع باشند ولی اگه بهشون بگی خیانت وریخته شدن حیا هم یه بیماریه که ازیکی به دیگری سرایت میکنه به راحتی انگ امل بودن وعقب افتادگی بهت میزنند 

خب کمتر لمس کنین اون دست وبدن نامحرم رو کمتر ببوسید لب وبدن کسی که هیچ تعهدی بهش نداریند وتوی جمعی که شیطان به جای میکروب احاطه اش کرده حضور پیدا نکنین اونوقت یه جامعه دست گل داریم 

یکی که بیماری انفولانزا میگیره بستریش میکنند ودرمانش میکنند اگر هم خدای نکرده بمیره اونجوری که خودتون اطلاع دارید دفنش میکنند ولی با وضع دادگاههای ما اصلا کاری به این بیمارهای جنسی ندارند فکر میکنند بیمارجنسی فقط به خفاش شب میگند اما به راحتی دخترشون روازترس بی شوهر موندن به عقد مردی درمیارند که زن قبلیش رو به یه هوس طلاق داده به راحتی دادخواست طلاقش رو با چندرغاز مهریه قبول میکنند تا طرف راحتتر به عشق وحالش برسه 

حالم زیاد خوب نیست دارم انتظار الکی میکشم برای رای دادگاه انگار نمی خواد رای صادر بشه یوهو دلم خواست بیام غرغر کنم 

شاید جمله هام درست اونیکه تو دلمه نرسونده باشه ولی کاش میشد مردم به خودشون بیاند وفقط سهمشون از فرج امام زمان خوردن شربت وشیرینی روز نیمه شعبان نباشه فقط تو غصه هامون ازته دل میخوایم که امام زمان بیاد ولی برای به دست اوردن دلشون حاضر نیستیم چشممون رو حفظ کنیم چشمی که منجر به لمس شدن گناه واواره شدن یه زن واز هم پاشیدن یه زندگی میشه .

مردم دیگه بلد نیستند خوش بگذرونند حتما باید فرت فرت پارتنر زندگیشون عوض بشه تا خوش باشند  اصلا بیایین  هیچ کاری به بحث اسلامی نداشته باشیم به هرحال الان یه عده میگند اعتقاد نداریم ولی به خانواده خودتون که اعتقاد دارین دوست دارید تو خونتون شادی وارامش باشه که ازاون دیدبهش نگاه کنین وفاداری تو هردین ومرامی  هست خیلی هم مهمه همه هم دوست دارند اطرافشون فقط ادم وفادار باشه ولی چرا دارند اینجوری پیش میرند نمیدونم 

مریض روانی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عادم عجله داره

بالاخره دفترچه بیمه امو گرفتم 

پسری بهتره دیگه نه سرفه میکنه نه تنگی نفس 

از یکشنبه هم تونستم به سرورشرکت وصل بشم وکارم رو انجام بدم البته فوق العاده نتم ضعیف بود وقطع ووصل میشد به معنای واقعی اعصاب خرد کن بود برای اینکه کارم تموم بشه تا سه ساعت درروز بیشتر کارمیکردم  


حال دلم خوب نیست عادم خیلی عوضی بازی دراورد

چهارشنبه زنگ زد که من رفتم پیش قاضی وگفتم تونمیای برای طلاق گفته باهمین حکم بربد جدا بشید ومگه دست خودشه باید بیاد برای طلاق 

بعدم گفت تورفتی به قاضی گفتی طلاهارو ننوشتید ولی قاضی گفته رای همونه وتا تمام شدن میزان طلاها به ارزش الان محاسبه میشه وماهی هشتصد تومن ازش کم میشه 

گفتم مگه من خرم با این مهر جدا بشم 

گفت رای قطعیه نمیشه تغییرش داد بیخود نرو اونجا 

گفتم من نمیام محضر گفت مگه میتونی گفتم مگه منو نمیخواند منو بخاطر نیومدن تو محضر زندان کنند من نمیام بذار برم زندان ولی این خفت رونکشم گفت یعنی چه گفتم اصلا چیکار به من  داری وحکم  هم داری که(به قول خودش رفته تمدید ش کرده  ) برو غیابی طلاقمو بده وگوشی روقطع کردم.

فرداش رفتم دادگاه بدوی قاضی  داشت میرفت کلاس انگار چندوقت یکبار برای قاضی ها کلاس میگذارند خوبه ۸نشده دم دادگاه بودم ودیدمش رای رونشونش دادم گفت این خلافه قانونه طلا وسکه رو باهمون طلا وسکه قسط بندی میکنند نه پول تو باید بری درخواست کتبی بدی به شعبه تا طلاهاتو بنویسه ...بعدم کمی سوال کرد که قاضی کی بوده وچی گفته بهتا واینا 

رفتم دادگاه تجدید نظر به محض اینکه وارد شعبه شدم قاضی چشمش به من افتاد اجازه نداد حتی سلام کنم گفت تو همونی که طلاها جامونده تو رای مگه نگفتم برو من طلاهارو تورای میارم گفتم اخه گفتید دوسه روز گفت برو برات ابلاغ میاد نگذاشت دیگه حرف بزنم 

فقط حرفای عادم خیلی اذیتم کرد طعنه هاش خنده هاش وعجله اش برای طلاق انگار جدانشدن به اون بیشترفشار میاره تامن 

کاش زودتر جداشده بودم همون موقع که حکم شلاق بریدم براش بهتربود یا همون روزهای بعدازعروسی به درک که ابروم میرفت 


دعا کنین قاضی سرکارم نگذاشته باشه وواقعا رای جدید بیاد