تنهایی های حوا
یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
تنهایی های حوا
یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
کرونای ور پریده
سلام بچه ها
خوبم خداروشکر
کرونای ورپریده داره نفسهای اخرشو میکشه 
دیگه دارم مطمین میشم چون علایم خیلی خفیف شده
گاهی سردرد گاهی حالت تهوع وشاید یکی دوبار در روز سرفه کنم بیشتر بی حالم وخسته ام
مامانم که میگه دیگه خوبی بلند شو بیا بالا 
امروز که کلا میگفت تو که چیزیت نیست کرونا کجا بود اونا که روتخت بیمارستان دارند میمیرند کرونا دارند دکتر الکیگفته کرونا داری حالا خوبه شبهایی که تا صبح جون میکندم پیشم نبود 
دوروز هم هست خودم غذا میپزم ودیگه ازاون رسیدگی ها هیچ خبری نیست
البته بگم مامانمم دیگه تحملشو ازدست داده گاهی تو خلوت شبانه خودم برای بچه ام دلم میسوزه وگریه می کنم
دلم برای مامانمم میسوزه خودمو جاش میگذارم
حق داره
خب همه ادمها که تحمل شیطونی بچه ندارند
درموزد داروی امام کاظم
داروی امام کاظم ایمینی بدن رو میبره بالا
دونوع هست تابستانه:(رازیانه هلیله سیاه شکر سرخ )زمستانه که به جای رازیانه مصطکی میریزند
البته دوز داره که چجوری قاطیش کنندکه من بلد نیستم البته شنیدم شربتش هم هست
واینکه چند روز پیش که ازیترومایسین تموم شد ولی هنوز تب داشتم وخلط مامان برام داروی جدید تجویز کرد
داروی امام رضا + عصاره عفونت عمومی واینجوری تبم قطع شد دیگه مسکن هم نخوردم خصوصا اینکه برای سردردم عرق بابونه خوردم
اینها نسخه منه چون پیش زمینه بیماری ندارم من نمیدونم بقیه این نسخه به دردشون میخوره یانه
به گفته دکتر دوشنبه میتونم از قرنطینه بیام بیرون
پسری فهمیده ذوق کرده
هی میپرسه امروز چند شنبه است
زنگ زدم اقا سید وضعیت عادمو گفتم
گفت صبرکن برات ببینم
بعدش گفت نگران نباش این اقا تا رضایت تو رو جلب نکنه اون تو موندنیه صبرکن خودش حقتو جوری میده که تو راضی بشی واینکه فقط به رضایت تو هست میتونی همین الان هم رضایت بدی که گفتم نه اصلا
یاد اون موقع میفتادم که به عشق ونفسش زنگ زد که کاری کن من بیام بیرون الانم به همون بگه
بچه ها هیچ چیز اندازه دعا تو شفای مریض بدرد نمیخوره
خصوصا دست جمعی دعا کردن
خصوصا اینکه بعد نماز اول وقت همونطوری که اقا سید گفته دعا کنین
یه لحظه ای بود سخت من صدای بچه امو از پایین میشنیدم ونمیتونستم کاری کنم بلند شدم نمازخوندم ودعا کردم جو اروم شد
ازته قلبتون به خدایی که بزرگتر از هرچیزیه ایمان داشته باشید خودش صداتونو میشنوه براش دردودل کنین
کرونای همه فن حریف
کرونا گوشای تیزی داره تا میگی مثلا بهترم یا بدتر نشدم میزنه میترکوندت
پست قبلی اینجارو که نوشتم به یک ساعت نشد حالم بد شد
هربار هم چهره جدیدی از خودش نشون میده
اولش خوشحال بودم که لااقل همه علایم با هم نیست مثلا چند ساعت سردرد چند ساعت حالت تهوع
امان از وقتی که یه فکری درمورد کرونا بکنی کلا فکرتم میخونه
دیشب تا امروز ظهر همه علایم رو باهم داشتم وگوش شیطون وکرونا باهم کر ظهر تا الان بهترم
نامرد شل کن سفت کن راه انداخته
مامان چندتا عرقیجات ارامبخش هم قاطی کردداد تابخورم اینجوری سردرد ها وحالت تهوع رو راحتتر تحمل میکنم
استرس خود مریضی هم به درد مریضی اضافه بشه بده ولی من باهاش کنار اومدم حالا شاید به لطف همین عرقیجات ها باشه
خلاصه من میتونم کرونا رو شکست میدم ونمیذارم ضربه فنیم کنه 
مامان گفته امشب بهم چندتا قاشق برنج میده اخه خیلی ضعف دارم
گاهی دیگه انگشتهامم میلرزه نمیتونم درست تایپ کنم
این چند روزه خیلی خبر مرگ بخاطر کرونا از این واون شنیدم از مرگش نمیترسم فقط از پسری وسرنوشتش بعد خودم میترسم
از اونطرفم میگم دیگه بچه تو که عزیز تر از بچه های امام حسین نیست کرونا هم نامردتر از یزیدیا نیست
ولی در مجموع روحیه ام خوبه خصوصا اینکه در هر حالتی حتی در حالت ضعف ذکرو ختم های اقای سید رو انجام میدم وسر نمازم خیلی دعا میکنم اینجوری حالم خیلی بهتر میشه میبینم هزارتا دعا کردم ولی یادم رفته بگم خدایا مریضی منو هم خوب کن
یه چیز برام جالبه
من از اینکه بگم کرونا گرفتم واهمه ای ندارم وحالا که هرکی حالمو پرسیده بهش گفتم تازه طرف مقابل میگه منم گرفتم صداشو درنیاوردم وچنین شدم وچنان شدم
اگه هر کسی که کرونا میگرفت میگفت مردم بیشتر رعایت می کردند
واینکه امار خیلی خیلی بالاتر از اینهاست
مثلا من ازمایش ندادم فقط چون همه علایم رو باهم داشتم بهم گفتند کرونا داری ولازم هم نیست بری ازمایش خب من که تنها نیستم مطمِینم این اماری که اعلام میکنند یا افرادی هستند که خیلی حالشون بده وفقط یکی دوتا علامت دارند یا مرفهین بی دردند که انجام ازمایش 600 تومنی براشون مشکلی نیست یا کارمندای دولت یا شرکت خاصی هستند که مجبور شدند برند ازمایش بدند
بقیه مردمی که نمیتونند هزینه کنند یا ترس دارند سراغ ازمایش نمیرند
خیلی از مردم هم کرونا دارند ولی علامتی ندارند درست مثل پسری تا دوشب قبلش کنارم خوابیده بودوسرفه میکردم تا خودم شک کردم وجامو جدا کردم
مگه نمیگند با یه عطسه هم منتقل میشه وبه قول دکتر الان بابا ومامان هم کرونا دارند وهمه باید قرنطینه باشیم
از کرونا نترسید واگه مبتلا شدید حتما به اطرافیان بگید
اینطوری این بیماری رو هم جدی تر میگیرند
یکی از مشکلات کرونا ضعف شدیدته میخوای بخوابی بدنت درد میکنه وحالت تهوع داری میخوای بلند شی حال نداری یوهو خوبی یوهو لرز شدید میکنی دهنت اینقدر خشک میشه که انگار کویر لوته اگه حالت تهوع اجازه بده ومایعات بخوری مثل اون مارمولکه اسکار هستا مایعات بخار میشه نا کجا اباد میره 
اینقدر که حتی ممکنه از خشکی لب ودهنت زخم هم بشه
حالا همه اینا به کنار یه چیز تازه به ذهنم خورده
شنیدید مامانها نفرین می کنند میگند الهی آکله بگیری مطمینم سال 1400 به بعد مامانها نفرینشون این میشه الهی کرونا بگیری
فردا عیده
تو حق همه مریضها دعا کنیم
دعا کنین اقامون ظهور کنه مردم نیاز به یک ناجی دارند بسه ازبس تو لباس شریعت سر مردم کلاه رفته اگه مملکت اسلامیه چرا اینهمه فقیر توش پیداست که تو مایحتاج زندگیش مشکل درحالیکه فلان مسیولش بچه هاش پیش از ما بهترون دارند افتاب میگیرند
شبهای کرونایی
خداروشکر که کرونا گرفتم بلکه درد تعدادی از مردم رو درک کنم ازخدا این درد رو نخواستم ولی همینکه این درد رو گرفتم وخواست خدا بوده باعث میشه قدر نعمت سلامتی که خدا بهم داده بود رو بیشتر بدونم
عمری راحت نفس میکشیم بدون درد راه میریم وچه شبهایی رو با ارامش طی میکنیم
این چند شبه چه شب های بدی بود
شب های کرونایی بدتر از روزهاشه
کسی کنارت نیست وتو نمیدونی تو چه عالمی هستی فقط دلت میخواد این لرز وسرما تموم بشه هرجی پتو دور خودم میپیچم فایده نداشت زنگ زدم 3113
گفت ناپروکسنتو هر8ساعت بخور هر 6 ساعت هم استامینوفن
اخه دکتر ناپروکسن رو 12 ساعتی داده بود
غذا که میخورم بعدش حالت تهوع دارم وکمی دلدرد
ولی شدم گوسفند لاکچری هرچی علفیجات بود مامان داده پایین دمنوش می کنم میخورم
دوغ هم برای حالت تهوعم خوبه
سوپ حالمو بهتر میکنه
برنج ونون که اصلا نمیتونم بخورم
خداروشکر گلاب به روتون اسهال نگرفتم فقط کمی دلدرد
درد دستهام بهتر شده زانوهامم همینطور فقط مچ پام همچنان درد میکنه سردرد وچشم درد دارم دوشب گوش درد داشتم به محضی که گوشم درد میگیره روغن بنفشه یه قطره میریزم نیم ساعت نشده اروم میشم
گلاب برای تب خوبه بهتر میشم ولی امان ازاون موقع که لرز میفته به بدنم
جریان هوا روی بدنت باعث میشه پوستت درد بگیره
عجب مریضیه کوفتی هست
تنها چیزی که بهم کمک میکنه کارمه با صاحب کارم صحبت کردم
داره باهام همکاری میکنه
موقع هایی که بهترم میشینم پاسیستم وگرنه تواین زیر زمین وتنهایی دق میکنم
میدونین چی اذیتم میکنه وقتی صدای گریه بچه امو میشنوم میخواد بیاد پایین ونمیتونم بغلش کنم ارومش کنم
تصویری هم که باهاش حرف میزنم بدتر میشه
هی میاد دم ایوان بالا صدام میزنه میگه مامان ماسک بخر برام که بیام پیشت تازه طرز تهیه ماسک رو هم توضیح میده برام قربونش برم
بازم باید به مامانم جایزه بدم که تحمل کرده
ازش بعید بود
فعلا عزیز شدم شدید
بابا ومامان هم دیروز سردرد داشتند ولی فقط همین ومن همش میگم کاش اینها مریض نشند به قول دکتر دیشبیه میگفت اون سه نفر هم ناقل کرونا هستند فقط علایمی ندارند
یه توصیه اگه میخواهید برید ازمایش هر جورشده ازمایشگاه خصوصی برید چون کرونا نداشته باشید از تو بیمارستان حتما میگیرید
دارم فکر میکنم اگه تنها بودم چی میشد
باید بیشتر صبور باشم همین پدرو مادر الان بچه امو نگه داشتند ودارند بهم رسیدگی میکنند
روزی دوبار مریم گلی اویشن تخم گشنیز عنبرنثارا واسفند تو خونه دود می کنم برای گوشمم خوبه
اب وعسل وابلیمو خوبه بهم انرژی میده
کلا عسل خوبه قند ونبات شیرینی جات کلا نمیخورم غذا اصلا نباید چرب باشه حالت تهوع رو بدتر میکنه رو غذاهام زنجبیل وابلیمو میریزم
دوای امام کاظم با یه عصاره هشت گیاه هست از شرکت گل دختر اون هم خوبه مخصوص انفولانزاست
امروز بدتر از دیروز نیستم واین نشونه خوبیه
واینکه کرونا هیچ ترسی نداره خصوصا اگه بیماری خاصی ندارید یکم از انفولانزا بدتره
البته در مورد من اینطور بود خب الان مادروپدر وبچه امم به قول دکتر همین ویروس توی بدنشونه یعنی خواه ناخواه همه می گیرید
دیروز تو محله رو سم پاشی کردند در پارکینگ کمی زیرش بازه هرچی سوسک بود از زیر در اومده بود بیرون وچون من نزدیک در پارکینگ هستم همه سرازیر شده بودند تو راه پله ها شجاع شدم چند تاییشون رو کشتم دیدم فایده نداره درو محکم بستم پستشم مخده گذاشتم ولی جای دشمنتون خالی سوسک های ریز دیشب تو خونه اومدند
به این نتیجه رسیدم تا سوسک هست کرونا خر کیه
خخخخخ
پس از کرونا نترسید
به این نتیجه رسیدم که پسری رو ندم داداشم ببره بالا بمونه بهتره چون ممکنه اونارو هم مبتلا کنه
خدا بزرگه انشالله که تا اخر ماه همه چی به خیر وخوشی تموم بشه
بابا یه سطل رو برداشته بهش طناب بسته از تو ایوان بالا میاره پایین واینجوری بهم مواد غذایی یا هرچیزی احتیاج دارم میدند
گرچه میگم غذارو خودم درست میکنم ولی میگند تو استراحت کن خبر ندارند کار میکنم وگرنه کله امو میکنند
تنتون سالم لبتون خندون