تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم

دروغگوهایی با جلدهای مردانه

عدالت توی این دنیا نیست درسته گفتند اینجا دار مکافاته ولی باید اون دنیایی باشه که جواب ظالم رو بدند داد مظلوم رو بشنوند

بعضی چیزها اینقدر دردش زیاده که اگه طرف مقابلت همون مصیبت هم براش پیش بیاد بازهم چیزی از دردتو کم نمیشه 

بعد هم مثلا زمین گیر شدن کسی مثل ادم اونم اخر عمرش چه به درد من یکی میخوره برای همین میگم باید وباید دنیای دیگه ای باشه محکمه ی دیگه باشه که قانونهاش ورسیدگیش از جنس زمینی ها نباشه 

امروز رفتم زرین شهر نامه رو از صنف گرفتم بردم فولاد شهر دادم به اقای  الف که نمیدونم مسئول چی چی بوده تازه اقا ساعت ۱۰:۳۰اومده ازاونجا منو معرفی کرده به بازرس رفتم دنبالش وقضیه رو براش توضیح دادم میگه ندیده ونپرسیده تا ته خط رو رفتم بیخودی هم از طریق صنف اقدام نکن دستت به جایی نمیرسه باید یه شکایت فرار ازدین بکنی یه وکیله خبره هم بگیری و املاکیه رو بکشونی دادگاه 

بااقای بازرس رفتیم سر مجتمع تجاری 

شماره مستاجر مغازه رو از روی تابلو برداشته زنگ زده بهش اونم گیج یه جوابهایی داده که اول گفته مغازه رو از اقای ب اجاره کردم یعنی همون املاکیه که اون دفعه اذیتمون کرد بعد که بازرس گفت کی هست وباید اجاره نامه رو براش بیاره به من من کردن افتاده وگفته من اصلا نمیدونم وبذارید اجاره نامه رو ببینم 

اخرش گفته من نمیدونم صاحب مغازهکیه فقط اقای ب اینجا رو از یه ادم نامعلومی برای من اجاره کرده بازرس گفت عکس اجاره نامه رو برای من بفرست اونم گفت فکر کنم اجاره نامه مخدوش شده 

بعدش بازرس چون املاکی مجتمع که همون دفتر فروشش هم میشه باز نبود زنگ زد اقای ب که اونم کلی چرت وپرتهای اون دفعه ای رو تحویل بازرس داده بوده که قولنامه رو من پیدا نمیکنم واین ملک رو دوسال پیش فسخ کردیم و... بعد از نیم ساعت دوباره زنگ زده بازرس که من در جریان نیستم اصلا وبیایین اینم شماره اقای فلانی که شریکمه به اون زنگ بزنین خودش خبر داره این اقای فلانی هم اصلا گوشیش رو جواب نداد که نداد 

بازرس هم عین همین رو مکتوب کرد برای اقای الف مادوباره هلک وهلک دست از پا درازتر رفتیم سراغ اقای الف 

حالا اقای الف هم نبود ووقتی برگشت مثل اول ماروتحویل نگرفت گفت چند روز صبر کنین چون اقای فلانی گوشی من رو هم جواب نمیده اگه ...اگه جواب داد حرفاشو ضمیمه میکنم چند روز دیگه برید صنف جوابشو بگیرید ببرید دادگستری 

گفت این گزارش بازرس چیزی نیست که به دردشما بخوره بعدهم من گفتم چرااینها برای اتحادیه خودشون ارزش قایل نیستند گفت به ماچه اینها یه شرکتند ربطی به املاک ندارند که من گفتم دفتر فروشش یه املاکیه با پروانه کسب اونوقت چطور به شما ربطی نداره که اقای الف دستشو گرفت به سمت بیرون یعنی محترمانه برید گمشید 


لعنت به همشون 

به قول بازرس گفت شوهرت ملک رو نه فسخ کرده نه واگذار کرده هر ادم عاقلی میفهمه تو این جریان چه اتفاقی افتاده حالا به کی چقدر میرسه خدا داند 

ادم خیلی کثیفه خیلی 

بوی گند کارهاش همه جارو گرفته چقدر یه ادم میتونه ...

چی بگم چی بنویسم که اوج نفرتمو از ادم نشون بده 

دروغ وپنهون کاری هم کم از خیانت نداره واین اخلاق ادم کپی برابر با اصل مادرشه وهمچنین خواهرهاش چیزی که تاحالا بهم اثبات شده منتها اینقدر مثل کبک سرمو زیر برف کرده بودم که هیچ وقت نمیخواستم بفهمم خانواده ی ادم چجوریند ومن برای اینها اینقدر احترام قائل بودم اینقدر برای خواسته های مادر با ادم بحث کردم که به مادرت برس چون زاییدتت چون مادره چون ...خودشم میگفت ننه ی منو نشناختی خیلی دروغگو هست وارزشش رو نداره من بازم میگفتم بخاطر اون دنیا ادم نباید مثل اونها باشه 

با خواهرش که واسطه ی ازدواجمون شد که تو قضیه کتک زدن از ادم دفاع کرده بود که هیچ وقت داداشم اهل زدن نیست و بعد هم شوهرش اومده بود برای شهادت برای ادم 

اون یکی خواهر کوچیکش که گفت حرفمو گوش کن تا من ادم رو درستش کنم ویوهو خودشو کنار کشید یا خواهر دیگه اش که سر قضیه جاری اون جوری کرد 

یا اون یکی خواهرش که تا روزهای اخر دخترشو پهلوی من میگذاشت ومن دخترشو نگه میداشتم تا به کارش برسه وخیالش راحت باشه که دخترش دنبال کثافت کاری نمیره همون که چند وقت پیش با ادم‌وپسری رفته بودند دور دو بستنی بخورند 

حالم به هم میخوره ازشون نفرین کمشونه 

خدا خودش میدونه چجوری عقوبتشون کنه 

بعضیا فکر میکنند پا پس بکشند یعنی تو هیچ گناهی شریک نیستند ولی ایه های قران چیز دیگه ای میگه 

فقط منتظر روزی ام که امام زمانمون ظهور کنه که اینها حیا میکنن از اسلامی که بند سینه اشون کردند وپشتش قایم شدند 

دارم بالا میارم این همه دورویی رو این همه ریا رو اینهمه حجابهایی که پشتش بی حیایی نشسته 

خدایا به تو پناه میبرم 

باید اون دنیایی باشه باید منجی باشه باید فرجی باشه وگرنه دنیا باهمه ظلمهایی که توش میشه بی معنیه 

بعضی ادمها از حیوون بدترند ما کنار خودمون هم ادمهایی کم  ازترامپ نداریم 

لعنت به نیرنگهاشون لعنت به منافق ها وخوارج های این زمونه که هیچ پرچمی بالای سرشون نیست 

بمیرم برای مظلومیت حضرت علی چی کشیده ازدست این جور ادمها 


نظرات 2 + ارسال نظر
ویرگول یکشنبه 9 تیر 1398 ساعت 18:34

عزیزم والا همین ترامپ هم برای مردم خودش خیلی عزیزه و کلی کارهای عمرانی و سازمانی خوب برای مردمش انجام داده
مشکل ما از دولت مردهای خودمونه که دارن خون ما رو تو شیشه می کننه از کس دیگه ایی
امیدوارم تمام این بلاهایی که سر تو داره میاره سرش بیاد تا بفهمه چقدر می تونه سخت باشه
البته من ترجیح می دم اگر قراره کسی بلایی که به سرم آورده سرش بیاد همین دنیا بیاد که من ببینم و اونم بفهمه که من چی کشیدم. اون دنیا والا دیگه به درد من نمی خوره و فقط خدا شاید حض مجازاتش رو ببره

اینجور ادمها هم این دنیا باید زجر بکشند هم اون دنیا اگه بلایی سرش بیاد بازم دلم خنک نمیشه کاش چندسال برمیگشتم به عقب

ویرگول شنبه 1 تیر 1398 ساعت 12:36 http://haroz.mihanblog.com

الهی که تمام کارشون به خودشون برگرده
آخه اینا اصلا مریضن والا
کی آخه این کار رو با زن و بچه بی پناهش می کنه
خدا پشت و پناهت باشه و هر روز کار ها رو برات آسونتر بکنه

ممنون از دعاهای خیر همیشگیت دعاهات بهم ارامش میده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد