تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم

همچنان دوندگی

برای مهریه مجدد خودم رفتم سرزدم نامه استعلامکه قرار بود بهم زنگ بزنند تا برم بگیرم رو خودشون ارسال کرده بودند منتها دوباره یه کپیش رو دادند که خودم ببرم زودتر جواب بگیرم استعلام از نرخ ماشین عادم

رفتم اتحادیه نمایشگاه داران اتو موبیل 

اونجا بهتراز جاهای دیگه بود فقط بدیش این بود دیرمیاند سرکار کلی پشت درمنتظر بودم تا باز کنند 

چون ماشین عادم کلاسیکه بین۳۵تا۶۰قیمتشه بستگی به نوع قطعات وتمیزیه ماشین داره البته ماشین عادم عروسکیه به بازرس گفتم بیاند ببرم نشونتون بدم گفت نه  لازم نیست بعدم کلی تحقیق وبررسی تو دوساعت میانگین نرخ رو ۴۵زدند بازم خداروشکر دوباره بردم دادگاه ودوباره برای قاضی توضیح دادم .قاضیش خوبه فقط یکم فراموشکاره 

گفت ۵۰بزنم خوبه 

گفتم شما که بدون ماشین گفتین۱۰۰مینویسید ودوباره پرونده رو خوند وگفت باشه میدونم چیکار کنم امیدوارم خوب موقع نظر دادن پرونده رو بخونه 

چند روز بعد ابلاغ اومد که بیا دادگاه برای دیه 

عادم دیه رو ریخته بود حساب 

باید دست به این پول نزنم احتمالا برای مهریه باید ۱۶میلیون پرداخت کنم به دولت تدبیروامید

برام ابلاغیه اومد برای اون یه دونگ خونه اولا دورترین دادگاه تو منطقه است مثلا تهرانی برات انداخته باشند کرج 

بعدم تاریخش رو زدند اردیبهش۹۹

یعنی تصور نمیکنینچقدر هنگ کردم باورم نمیشد چندبار هی ابلاغیه رو باز کردم ببینم اشتباه ندیده باشم 

وکیل گفته برم سر بزنم دادگاه ولی فکر نکنم تاریخ رو عوض کنند .

چندروز پشت سرهم اشتباه داشتم همشم بخاطر بحثهای مامانمه

این یکشنبه هم دوباره عادم نیومد دنبال پسری 

منم دیگه جمعه ها جواب عادم رو نمیدم 

گفته بودم که سر بردن پسری دوباره بحثمون شد دفعه قبلی 

بهش طعنه زدم برای زنی که صیغه کرده بهش گفتم زنیکه اونم نگفت اشتباه میکنی فقط گفت شعور داشته باش گفتم اگه شما شعور دارین من افتخار میکنم بیشعورم بعدش جمعه پیام داده بود بیام بچه روببرم گفتم تو حق نداری به عادم بیشعور پیام بدی دیگه مزاحم من نشو 

قرار گذاشتم باخودم که نذارم یکشنبه اب خوش از گلوش پایین بره مرتیکه شنبه شب تا یکشنبه شب مشغول اون زن صیغه ایشه اصلا براش مهم نیست که خیلی وقته بچه اشو ندیده 


راستی دوباره شیطونه گولم زد فال قهوه گرفتم ازاتفاق اونم گفت شوهرت یه زن صیغه کرده من میدونستم با یکیه ولی فکر نمیکردم صیغه اش کرده باشه این فالگیره  میگه که رابطه نامشروعه یا صیغه است 

یه اعتراف بکنم

همیشه فکر میکردم اگه عادم زن میگرفت  راحتتر قبول میکردم تا وقتی که دوست دختر داشته باشه حالاکه برام اتفاق افتاد بااینکه داریم جدامیشیم وحالم ازش به هم میخوره خیلی غصه خوردم گفتم انگار دوست دختر داشتن بهتراز صیغه کردن وزن گرفتن بوده 

اینجوری بیشتر خرد شدم تا چند روز حالم بد بود 

میدونم یه عده اتون به فال قهوه اعتقاد ندارین منم نداشتم ولی این خانمه همه رو راست گفت  چیزهایی که خودمم یادم رفته بود ودرست هم گفت 

هم ازقبل میگه هم از اینده 

اونبار به همه چیزهایی که گفت رسیدم جز اینکه تا ۵وعده دیگه عادم  میخواد برگرده 

الانم دوباره گفت عادم یه جایی میرسه که میخواد برگرده توهم توی فالت همبستریه پاک داری یعنی باشوهرت حالا عادم یا یکی دیگه ولی پاکه 

گفت حالت چند روز بدتر میشه که تا چندروز برای این فهمیدنهام حالم بد بود قلبمم درد میکرد 

از مامانمم گفت 

گفت که دشمنت نیست فقط ازدلسوزیه زیاد درحقت اشتباه میکنه واذیتت میکنه خودشم نمیدونه که اینطور شده 


قرار شده ماهی۵۰۰بدم بابا اونم به حرف مامانم بابام که هیچی نگفت 

سال پدربزرگم نزدیکه تولد پسری هم هست 

وتولد افتاده تو دهنش پول هم لاموجود فعلا

نمیدونم چیکار کنم 

گفتم میخوای کیک نخرم بجاش برات اسباب بازی بخرم یکم فکر میکنه ومیگه اسباب بازی که میشه کادوی تولد کیک جداست 

یعنی فرق بین خودم واین بچه تو همین سن زمین تا اسمونه 

من تا هفت سالگی نمیدونستم تولد یعنی چی     خخخخخ

تو یه حرکت آنی وسایلم رو ریختم وسط پذیرایی و وسایل پسری رو بیشترش رو بردم توی اتاق قرار بود بعداز طلاق اینکار رو بکنم ولی یوهویی حرکت انتحاری زدم اگه املاشو درست نوشته باشم 

الان خونه ام محشر کبری است 

دعا کنین بتونم جمع وجورش کنم 

پسری هم هر کدوم بسته ها رو که باز میکنم میگه این ماله بابابوده ولج من درمیاد هرچی براش توضیح میدم که اینارو باباجون  برای من خریده  بازم حرف خودشو میزنه.

توی این شبهای عزیز دلتون شکست یاد منم باشید

دعا کنین منو خیلی محتاج دعام .


 

نظرات 7 + ارسال نظر
عاطفه سه‌شنبه 26 شهریور 1398 ساعت 20:15

زهرا چهارشنبه 20 شهریور 1398 ساعت 08:15 https://farzandenakhaste.blogsky.com/posts

خیلی خوبه که با قاطعیت داری با آدم برخورد میکنی. توکل بر خدا کن تو این دنیا مالک واقعی چی هستیم که بخایم مالک انحصاری احساسات و عواطف همسرمونم باشیم!

واقعا .باهات موافقم

اعظم 46 سه‌شنبه 19 شهریور 1398 ساعت 00:09

حاضری دوباره برگردی به آدم ؟

الان که فهمیدم صیغه کرده انگار ضربه اش بدترازوقتی بود که فقط دوست دختر داشت خیلی خیلی خیلی حالم ازش به هم میخوره

اینک دوشنبه 18 شهریور 1398 ساعت 06:02 http://Inak.blogsky.com

حتما به حقت می رسی. مطمئن باش

انشالله

ویرگول شنبه 16 شهریور 1398 ساعت 18:18 http://Haroz.mihanblog.com

خدا جای حق نشسته گلم
تو هم محکم باش و ثابت قدم
امیدوارم هر روز همه چی برات بهتر و بهتر بشه
کسی که میاد با یه همچین آدمی برای یه روز در هفته صیغه می کنه دیگه معلومه چه جور زنیه. خلایق هر چه لایق

اره واقعا خلایق هرچه لایق یه زن خودش روتااین سطح پایین میاره تا یه زن دیگه اواره بشه

اینک جمعه 15 شهریور 1398 ساعت 00:44 http://Inak.blogsky.com

این فالگیرا معمولا یکی رو دارن که براشون خبر دقیق رو ببره و گرنه اینا که اصلا علم غیب ندارن!

دوم اینکه چرا می خوای به بابات ،۵۰۰ بدی در حالیکه خودش چیزی ازت نخواسته؟ حرف مامانت که ملاک نمیشه. به نظرم جلوی اون بگو چشم ولی راه خودتو برو.


راستی آرا بابت مهریه ات باید ۱۵ میلیون بدی به دولت؟ ب اون چه ربطی داره تو طلاق میگیری آخه؟

هرکسی از طریق دادگاه مهریه میگیره باید یه درصدش رو بابت حق دادرسی بپردازه اگه به خودیه خود مرد مهر زنش رو بهش بده اون پول رو نباید پرداخت کنه .راستی تو خونه ما اگه مامانم گیر بده به یه چیزی سفت وسخته بابام هم جرات نداره مخالفت کنهاینجوری راحتترم لااقل یکم دعواها کمتر میشه الان بعضی دوستان گفتند اینا موکل یا جن دارند ونباید رفت سراغشون وگرنه علم غیب ندارند اره خب خودشون که اینقدر خوب نیستند که علم غیب داشته باشند ولی ایندفعه واقعا رو حیه ام ریخت به هم دیگه نمیرم ادم از یه چیزهایی خبر نداشته باشه راحتتره

اعظم 46 پنج‌شنبه 14 شهریور 1398 ساعت 20:50

ان شاء الله به حقت می رسی

ممنون .دعام کن خانمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد