تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم
تنهایی های حوا

تنهایی های حوا

یه زن مثل خیلیها نه مثل بعضیها،یک حوای بی آدم

دلم بهونه میخواد

دلم هواتو کرده 

وناامید عین  غروب جمعه ها 

کی میدونه تو دلم چی میگذره 

کی میدونه چقدر سختی باعث شده اینی بشم که الان هستم چه خوبم اگه یا چه بدم 

الان دلم برای خودم تنگ شده 

برای روزهایی که به قول بچه ها فقط تو اتاق خر میزدم تا بتونم اینده امو بسازم اینم اینده ای که ساختم 

دلم بهونه می خواد

همین الان که صدای اذان میاد 

همین الان که سرم خلوت تره ودلم میخواد فرصتی پیدا بشه نمازمو اول وقت بخونم 

همین الان که تب دارم  وبازم دلم میخواد وضو بگیرم با اب خنک 

همین الان که دلم میخواد خدا بیاد جای همه نداشتن هام بغلم کنه بگه حوا من اینجام غصه هیچی رو نخور

ای خدای کسی که جز تو خدایی نداره 

ای دوست کسی که دوستی نداره 

ای پناه کسی که پناهی نداره 

ای فریاد رس کسی که فریاد رسی نداره 

مگه لمس وجود تو هم بهونه میخواد

دلم برات لک زده به اندازه تمام بهانه هام 


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت 18:26 http://haftaflakblue.blogsky.com/

.....یا واحد و
یاسمیع ,

حوا بانوی عزیز
غصه ی هیچی رو نخور که،خداوند تو قلب صبور تونه

خداحفظ کنه دوستای گلمو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد